ما و ثمره ی عشقمون

مینویسم از عشق های زندگی ام *

چیزی نمونده به دیوونگیم

اخ اخ دارم دیوونه مبشم خو دلم تورو میخواد 😢

هر روز یه تیکه از وسایلت که سفارش دادم داره میاد و من هر روز عاشق ترو مشتاق تر برای داشتن تو 

یه روز روتختیت اومد یه روز هدو تل سرت یه روز حلقه اسمت و کوسن روی تختت 

وووووی نمیدونی که چقدر دلبرن 

باباییو یکس بگیره که دیگه میخواد بره تو تختت بخوابه 😊😄 فرداهم قراره عروسکات بیاد خیلی اوشملن مطمعنم که دوسشون خواهی داشت یکی یدونه ام 😘😙

راستی 22آبانه و وارد 29 هفته شدیم :)






اسم قشنگت

اصن قبل اینکه تورو باردار شم اسمتو انتخاب کرده بودم

خیلی دوسداشتم که اسمت مثل اسم بابایی با ج شروع بشه اخه شما دوتا عشقای منید فک کن که صداتون میکنمو کلی لذت میبرم  

واسه همین گفتم اگه پسر باشی اسمتو میزارم جانیار یعنی یاری دهنده ی جآن

اگه دختر باشی اسمتو میزارم جانان یعنی دلبرو دوسداشتنی 

که تو دخمل شدیو شدی جانانم .... جانه جانانم نفسم روحو روانم 😘😍

از همه مهمتر بچه منو عشقم چی بهتر از اینکه اسمش از جان بیاد😑 مگه غیر اینه که تو جون مایی 😢💕 و اصلا هم تو این مدت هبچ اسم دیگه ای به دلم ننشست و فهمیدم که اسم یه چیز دلیه واقعا 

 که هرچه از دل برآید خوش آید 😊😊


وقتی 27 هفتم بود


من فدای طالبی خوشمزه ام میشم دیگه 

اتفاقا این هفته یه طالبی خوردم قدو هیکل خودت 😄یه روزم تورو میخورم یکی یدوونم 💋😆

عاشقانه های مادر دختری


دختر، زودتر راه می رود 

زودتر به تکلم می افتد 

زودتر به سن تکلیف می رسد 

اصلا انگار از همان اول، عجله دارد

انگار هیچ وقت برای خودش وقت ندارد

حتی بازی هایش، رنگ و بوی جان بخشیدن دارد

چنان معصومانه عروسکش را در آغوش می فشارد؛ گویی سال هاست طعم شیرین 

مادری را چشیده است.

دختر بودن یعنی همیشه عجله داشتن برای رساندن محبت به دستان دیگران

دختر که باشی مهربانی ات دست خودت نیست

خوب می شوی حتی با آنان که چندان با تو خوب نبوده اند

دل رحم می شوی؛ حتی در مقابل آنهایی که چندان رحمی به تو نداشته اند

دختر که باشی زود می رنجی، زود می بخشی، زود می گریی، زود می خندی

چون سرشار از احساسی ...

تو  مامورِ احساس، روی زمین هستی!

بی تو  و بازیگوشی هایت جهان می میرد دختر جان💋❤

پاییز95


پدرانه3

اقای پدر خیلی دلش میخواست که نی نی شو ببینه برای همین اینسری که رفتم دکتر همراهم اومد داخل تا گل دخمرشو تو سونو ببینه 

اما دخمر کوشولوی ما خودشو خیلی جمع کرده بود و جز قلبو ستون فقراتو یکم از پاهای کوچولوش چیزی ندیدیم و البته بگم که بابایی همشونو خوب میدیدو تایید میکرد و بعد هم صدای قلب رو شنیدیم که خیلی خیلی تند میزد 😍 وقتی اومدیم خونه ازش پرسیدم صدای قلبشو شنیدی چه حسی داشت که گفت یه حس خیلی فوقالعاده 😍😢

+ آرزومونه که زودی بیای تو بغلمون و شبارو باهم صبح کنیم جیگرگوشم 👪

پدرانه2

میدونی چجوری نازمون میده 
منو نگاه میکنه میگه قرربونت بشم مادر بچم ....قربون بچم بشم 
دست میکشه به شکمم و میبوسهو اسمتو تکرار میکنه با میم مالکیت 
ما هم مادرو دختری خوب لوس میشیم براش 😋😌
 اخه تنها عشق ما تو این کره ی خاکی همین باباییه 👨💋 

سرماخوردگی1

دو سه روزه که سرماخوردم دوروز اول که از نظر غذایی رعایت کردم همش سوپ کدو پخته اب نمک ولی فایده نداشت دکتر رفتم امپول زد و یدونه قرص نوشت بخاطر می نی نباید دارو مصرف کنم این اولین باره که من سرماخوردمو این همه طولانی شده واقعا اذیت کنندس ولی همش فکرم پیش نی نیمه که یوقت چیزیش نشه که یه وقت همین قرصی که میخورم براش بد نباشه تازه یکم وزنم رفته بود بالا خوشال بودم نی نی تپل شده اما با این مریضی دوباره کم شدم و ضعیف 😟 

مامانی حاضرم درد بکشم ولی تو هیچیت نشه هیچ ضرری بت نرسه 😢

خدا کمکم کنه تا زودتر خوب شم و دوباره مادرو دختری بخور بخور کنیم 😉😋

+دوسمت دارم ❤

وقتی 21 هفتم بود

4 مهر بود رفتم سونوی آنومالی 

قربونت بشه مادر که 410 گرم هستی کوشولوی قشنگم 👶💋 همه چیزت اوکی بود فقط پشتتو کرده بودی به ما دکتر نتونست صورتتو ببینه هرچقد پهلو به پهلو شدم هرچقد منو تحت فشار سونو گذاشت اما تو برنگشتی 😥

اخه قربونت برم تو که هردیقه داری تو دلم وول میخوری چرا اونجا لج کرده بودی :))

فرداشم با مامانو بابام رفتیم لباسو وسایل حموم وسایل بهداشتیت و اسباب بازی خریدیم نمیدونی که  لباسات چقدر خوشگلو خوشرنگن و منتظرن تو بیای برن تو تن سفید بلورت 😊

وقتی هم اومدیم خونه منو مادر جونیت تو اتاقت چیدیمشون و از اون روزبه بعد من روزی چندبار میرم اتاقتو وسایلتو نگاه میکنمو هعی میگم اخه ماااادر ب فدااات 😚😋

امشب 6مهر با بابایی استیکر اتاقتو چسبوندیم خیلی خیلی خوشکل شدش مطمعنم که توهم خوشت میاد جیگر مامان 💋👀❤

بابایی در حال چسبوندن استیکرا 😊👆💕

27 شهریور نودوپنج :)




😍 دومین سالگرد زندگی مشترکمون هم گذشت با وجود یه عشق کوچولو توو دلم 😍

بینهایت عاشقتونم عشقای من 💋

پدرانه 1

اینکه بابایی خیلی پیگیر بیمارستانه اینکه جای خوب باشه تخصصی باشه دکتراشو ماماهاش خوب باشن اینکه امروز در کنار کارای دیگش برای بار دوم بره بیمارستان و ازشون پرس و جو کنه درحدی که خانوم دکتره بگه وای چقد حساسی همه چیو میپرسی ببین تو خونه با خانومش سر اینکه چی بخوره چی نخوره چقد حساسه 😊😄

دقیقا هم همینطوره بابایی روزهای اول ماه های اول خیلی بم سخت میگرفت که اینو بخور اینو نخور فقط و فقط برای اینکه دوس داره یه دخمر سالمو خوشمل داشه باشه اره مامانی 😊 وگرنه اگه به عهده ی من بود تو یه دخمر شاید به شکل پیتزا و ساندویچو پفکی چیزی میشدی 😆

قشنگم اینو بدون که چقدر بابایی من و تورو دوس داره و رو همه چیز برای اینکه در سلامتو ارامش باشیم حساسه 😊😘

پس بابایی عاشقتیم همیشه هوامونو داشه باش ماچ به دستای مهربونت 💋❤ 


Designed By Erfan Powered by Bayan