امروز نوبت دکتر داشتم قراربود ازمایشا و سونوگرافی سه ماهه دوم چک بشه
با همسری رفتیم مطب اما اون رفتش پارک سر خیابون تا کار من تموم شه اخه ورود اقایان به مطب ممنوع بود :(
خلاصه دکتر ازمایشامو نگاه کرد گفت همه چی خوبه خداروشکر سونو ام نگاه کرد گفت خوب فسقلیتون دخمره تاریخ زایمانتم 12بهمن گفتم تولدمه اون روز گفت خو به سلامتی به به :) بعدشم وزنمو گرفت که دوکیلو زیاد شده بودم و این ینی فسقلی مامان تو داری بزرگ میشی کم کم ^___^ بعدشم سونوم کرد و دیدم قندوعسلمو سرشو پاهاش دستاش اینسری خیلی بهتر از سریهای قبل دیده میشد حتی قلب کوچولوش حتی حرکتاش بهدشم صدای قلب و صدای حرکاتاشو دکتر برام گذاشت شنیدم الهی قربون قلب کوچیک خوش صدات برم که تند تند میزد دکتر هم گفت همه چی بچت خوبه پاشو برو خونتون 😊 منم خیالم جمع شدو گفتم خداروشکر :) بعد اومدم تند تند واسه عشق جان تعریف کردم اونم گفت که دخمر شیطون منه دیگه :)و تو پارک قدم زدیمو کیف کردیم 💑
- چهارشنبه ۳ شهریور ۹۵